گفته میشود تأثیر ویروس کرونا بر اقتصاد چین محسوس است
ضربه به اقتصاد چین یا اقتصاد جهان؟
نوشته حسن صادقی
تجربهای که اکنون جهان با آن درگیر شده است تجربه جدیدی نیست. نزدیکترین تجربه مشابه ما به سال 2002 و 2003 بازمی گردد که ویروس سارس از کشور چین شیوع پیدا و 37 کشور را درگیر خودش کرد. طبق آماری که وجود دارد نزدیک 8 هزار نفر آلوده به سارس شدند و 750 نفر هم کشته شدند. از نگاه اقتصادی حدود 30 تا 50 بیلیون دلار هم به شرکتهای بزرگ خسارت وارد کرد و در کل نزدیک 35 هزار میلیارد دلار به تولید ناخالص داخلی چین ضرر وارد کرد.
اما ویروس کرونا یک وجه تمایز شدیدی نسبت به سارس دارد. از این حیث که 6 مرتبه سریعتر از سارس شیوع پیدا میکند و میتواند کشورهای زیادی را درگیر این مسأله کند. ضمن اینکه چین در حال حاضر بسیار متفاوت از آن سال هاست و نقش مهمی در اقتصاد جهانی بازی میکند و افت کردن یکی از شاخصهایش میتواند ضرر زیادی به اقتصاد جهانی تحمیل کند.
اما این ویروس چطور فعالیتهای اقتصادی چین را تحتالشعاع قرار داد؟ در چند هفته اخیر بیشتر صنایع چین به حالت تعطیل درآمدند و فعالیت هایشان را متوقف کردند و بیشتر کارخانهها هم انتظار ندارند حداقل تا اواخر فوریه بتوانند تولیدشان را از سر بگیرند. برنامههایی که برای بازار خودرو در نظر داشتند کاملاً تعطیل شده و بیزینسهای متوسط و کوچک هم که قراردادهای کوتاه مدت را دنبال میکردند از لحاظ مالی دچار بحران شدهاند.
برنامههای مرکزی حزب خلق چین هم مختل شده با این عنوان که قرار بود امسال برنامههای مصرفی داخلی چین نسبت به دوره قبل بهتر شود. بانک مرکزی قرار بود بنگاههای کوچک و متوسط یا بخش خصوصی را با وامهای کم بهره تقویت کند اما گویا این ویروس که همه چیز را تحتالشعاع قرار داده این برنامهها را هم متوقف کرده است.
اقتصاد چین در سال 2019 روند خوبی را طی نکرد. بعد از سال 2010 که رشد اقتصادی 2/10 درصدی را که پایینترین رشد آن دوره بوده به ثبت رساند، در سال 2019 رشد 6 درصدی داشته که پایینترین رشد در 3 دهه اخیر بوده است. قرار بود با توافقی که با دولت ترامپ در خصوص فاز یک جنگ تجاری انجام دادند و ثباتی که این توافق به بازار تجاری این کشور میداد کمی این نرخ رشد اقتصادی بهبود پیدا کند اما ویروس کرونا همه چیر را خراب کرد. سرمایهگذارانی که سال 2019 خیلی به کامشان نبود و امیدوار به سال 2020 بودند الان و با شرایطی که وجود دارد تمام امیدشان ناامید شده است. پیشبینیهایی که درباره رشد اقتصادی چین میشود این است که تا پایان سال 2020 بیش از 5درصد رشد نمیکند، حتی آماری که نشریههایی مانند اکونومیست از این رشد میدهند خیلی پایینتر از این و رشد 9/2 درصد است.
بیشترین صنایعی که در چین ضربه خوردند صنعت توریسم، حملونقل و خودروسازی و خوراکی بود. 50 درصد تعداد توریستهایی که به چین وارد میشدند در این دوره نسبت به دوره مشابه سال قبل کاهش پیدا کرده و این صنعتی بسیار مهم و حیاتی برای چین است. سال 2019 چین 173 میلیون بازدیدکننده داشته که رقمی قریب به 250 میلیارد دلار درآمد به جیب این کشور وارد کرد. از طرف دیگر صنایعی مانند خودروسازی و الکترونیک در حالت بحرانی قرار گرفتند و متوقف شدهاند. از سوی دیگر بازار داخلی چین بخش مهمی از صنعت غذایی دنیاست. بهطور مثال شرکت استار باکس نزدیک به 4 هزار نماینده در چین دارد که همه آنها را تعطیل کرده و به این ترتیب هم قیمت قهوه بالا رفته و هم بخش زیادی از درآمد دولت از مالیات این شرکت خارجی کاهش پیدا کرده است.
شاخصهای بازارهای سهام چین هم جالب توجه است. مثلاً در ماه ژانویه بازار استوک مارکت چین توانست سقف 3100 واحدی را رد کند و نزدیک به 3150 واحدی قرار بگیرد اما در ماه فوریه تا رقم 2750 واحد افت داشته. البته گویا این شاخص در حال بهبود است اما نسبت به دورهای که ماه پیش طی کرده فاصله زیادی دارد. از طرفی واردات نفت خام چین در دو ماه گذشته بشدت کاهش پیدا کرده و تأثیر این افت واردات نفت چین خودش را در قیمت نفت بخوبی نشان داده است. در ژانویه قیمت نفت 69 دلار بوده و در فوریه تا 53 دلار هم قیمت کاهش پیدا کرد.
اما نگاه داشته باشیم به اثراتی که بر اقتصاد جهان تحمیل شده است. نکته مهمی که وجود دارد این است که بسیاری از کمپانیهای جهانی عرضه زیادی در چین دارند. برای مثال نزدیک 290 عرضهکننده از 800 عرضهکننده گوشی اپل در چین هستند و این کشور مسئول 9 درصد تولیدات تلویزیونی در دنیاست. 50 درصد تمام صنایعی که در ووهان هستند مربوط به خودروسازی و 25 درصد مربوط به عرضههای تکنولوژی هستند و اکنون بازارهای خودرو در اروپا و امریکا دارند هشدار میدهند که دچار کمبود قطعه شدهاند. صنایع سرامیک و شیشه که بیشتر امریکایی هستند 19 کارخانه بزرگشان را در چین ساختند و این کمپانیها در سال 2020 برنامه داشتند که یک بیلیون دلار در این کشور سرمایهگذاری کنند و تولیدات بیشتر داشته باشند اما این ویروس برنامه هایشان را کاملاً متوقف کرد.
البته برخی میگویند کرونا مزیتهایی هم برای اقتصاد چین داشته است. نشریه فارین پالیسی نوشته که به نظر میرسد این ویروس باعث کاهش جنگ تجاری بین امریکا و چین خواهد شد بهدلیل اینکه کاهش رشد اقتصادی در چین تأثیری بشدت فراگیر در اقتصاد دنیا دارد. اگر رشد اقتصادی چین در سالجاری کمتر از 5 درصد باشد این رکود به کشورهای اروپا و امریکای شمالی تحمیل میشود. برای همین بقیه دولتها ناچارند برای اینکه نگذارند این رشد کاهش پیدا کند همکاری هایشان را با چین تقویت کنند و مانع این افت شوند. از طرفی دیگر روی این حساب میکنند که جنگ تجاری بین امریکا و چین در این برهه حساس تاحدود زیادی بیمعناست چون اگر امریکا بخواهد در مورد تعرفه همچنان با دولت چین وارد جدال شود تأثیر آن میتواند سراسر دنیا را تحتالشعاع قرار بدهد و به همه آسیب بزند. به همین دلیل پیشبینی میکنند بعد از بحران کرونا نوعی از آرامش و ثبات برای اقتصاد اتفاق بیفتد.
نکته دیگر این است که دولت چین استارت افزایش مصرف داخلی را زده. به این معنا که الان روی بخشهای درمانی که قبل از این خیلی احساس ضعف داشت کار میکند و وارد این میشود که خلأها را جبران کند و این خودش متضمن این است که تغییراتی در شاخصههای جهانی صورت میگیرد. دیگر اینکه صنعت حملونقل چین که در این مدت متوقف شده با شروع دوباره صنعت چین این افت تا حدود زیادی جبران میشود و قرار است نرخهای جهش گونهای بسازد.
البته معایبی که ویروس کرونا بر اقتصاد چین داشته بیشتر از محاسنش است. هجرت زیادی از بازار سهام شانگهای به بازار سهام کشورهای اروپایی و امریکای شمالی صورت میگیرد و طبق آماری که وجود داره تعداد زیادی از سهامدارانی که در بازارهای داخلی چین سرمایهگذاری کرده بودند دارند به سمت بازارهای امریکای شمالی میروند.
دومین تأثیر منفی این است که ریسک سرمایهگذاری در چین را افزایش میدهد. در روزهای اخیر نیویورک تایمز گزارشی منتشر و مطرح کرده که این ویروس در آزمایشگاههای چین درز کرده و عاملش خفاش نبوده است. حاکمیت سیاسی چین در این موقعیت تحتالشعاع قرار میگیرد و ریسکهای سیاسی را به بخشهای اقتصادی تحمیل میکند. آمار ژورنالیستهایی که در چین زندانی شدهاند هم به طرز چشمگیری افزایش پیدا کرده که نشان میدهد دولت چین انتشار اخباری درباره این ویروس را بشدت کنترل میکند. نکته دیگر این است که فرصت خوبی برای هند به وجود آورده که بتواند جایگاه چین را در بخشهای جذب سرمایه و تولید کارخانههایی که به چین قرار بود منتقل شوند، بگیرد. دیداری که روزهای اخیر ترامپ با نخستوزیر هند داشت مؤید این نکته است که هند میتواند یک اقدام جاه طلبانه انجام بدهد و فرصتهایی را از آن خودش کند. از سوی دیگر کشورهایی که قراردادهای بلندمدتی برای مواد خام با چین داشتند روی تصمیماتشان تجدیدنظر میکنند.
اما همه اینها تنها یکسری گمانه زنیهای درباره آینده است و همه ما میدانیم که نقش چین در اقتصاد جهانی به شکلی نیست که به این راحتی خدشه دار شده و بشود جایگزینی برایش پیدا کرد. کما اینکه برنامههای اقتصادی دولت چین حاکی از این است که بازار داخلی چین به یکی از جذابترین بازارهای داخلی دنیا تبدیل میشود که بازار بشدت مهم و سودآوری برای شرکتهای تولیدکننده خارجی است. چین از لحاظ تکنولوژی به جایگاهی رسیده که همکاریهای خیلی گستردهای با کشورهای در حال توسعه در خصوص تکنولوژی دارد. برای همین تحلیل تأثیر بیماری کرونا بر اقتصاد چین امری زمانبر است که نیاز به گذر مدتی طولانی دارد تا بشود تأثیرات آن را به وضوح دید.